تأثیر ابن رشد بر فلاسفه قرون وسطی(قرن 13)
پایان نامه
- وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی
- نویسنده دین آرا نادری
- استاد راهنما فتحعلی اکبری
- تعداد صفحات: ۱۵ صفحه ی اول
- سال انتشار 1390
چکیده
بحث درباره ی فلسفه ی قرون وسطی شاید از آن جهت که دورانی است که از آن به عصر تاریکی و رکود عقاید و افکار یاد می کنند چندان خوشایند نباشد؛ امّا با تأمل در آن می توان دوره هایی را مشاهده کرد که نه تنها تلاش های بسیاری در جهت مبارزه با وضعیت حاکم شده بلکه حتی در پیدایش روندی عقلانی و مدرن موثر بوده است. در این میان می توان از قرن 13 م نام برد که برخی آن را نقطه ی اوج قرون وسطی نامیده اند. شاید به جرأت بتوان گفت که در قرن 13، به ویژه از نیمه ی دوم آن افکار ابن رشد به عنوان فیلسوفی مسلمان بر افکار اندیشمندان حاکم بوده است؛ لذا در این رساله سعی شده تأثیر ابن رشد بر فلاسفه ی این قرن و پیشبرد و توسعه ی عقلانیت در آن مورد ملاحظه و بررسی قرار گیرد. بدین ترتیب که با بررسی تأثیر و نقش ابن رشد در مراکز علمی قرن13 و ترجمه ی آثار او و با تأمل و دقت در آثار و فلسفه ی دو تن از فلاسفه ی بنام این قرن _ توماس آکویناس و سیژر برابانت _ نشان داده شده که آراء ابن رشد با وجود مهجور ماندن در شرق عالم اسلام به جهت بهره مندی از عقلانیت و کارایی آن جهت پیشبرد سیر تفکر، توسط اندیشمندان غرب به ویژه این دو فیلسوف و پیروان لاتینی ابن رشد مورد استفاده و بهره ی فراوان واقع شده به ویژه این که در قرن 13 نفوذ آراء ابن رشد به گونه ای بوده است که نه تنها تک تک اندیشمندان و فلاسفه تحت نفوذ افکار او بوده اند؛ بلکه به جهت حاکمیت افکار و اندیشه های او بر مراکز علمی و بحث درباره ی مسائلی که از جانب او مطرح گشته بود فلاسفه ی آن زمان ناگزیر تحت تأثیر افکار و عقاید او بوده اند.
منابع مشابه
تأثیر فلسفه سیاسی ارسطو بر فیلسوفان مسلمان تا ابن رشد
با آغاز نهضت ترجمه، آشنایی مسلمانان با آراء فلاسفه یونان شروع شد. میتوان گفت ارسطو بیش از هر فیلسوف دیگری مورد توجه قرار گرفت. اولین فلاسفه اسلامی مانند کندی و فارابی با میراث یونانی آشنا بودند و تأثیرپذیری آنان از ارسطو در شاخههای مختلفی همچون منطق، متافیزیک (فلسفه اولی)، طیبعیات و مباحث علمالنفس و اخلاق آشکار است؛ اما میبایست توجه داشت که علم سیاست تنها موردی است که آشنایی مسلمانان با آثا...
متن کاملتأثیر فلسفی ابن سینا و ابن رشد بر ابن میمون؛با تأکید بر نقش عقل در فهم متون دینی
زمانی که فلسفه غرب در عصر ظلمت به سر می برد، برخی فیلسوفان مسلمان با درک عمیق فلسفه و به کارگیری آن در حوزه اسلامی به نوآوریهایی دست یافتند. علاوه بر این، توانستند بر اندیشمندان ادیان مختلف نیز تاثیرگذار باشند. ابنسینا و ابنرشد را می توان نمونه آشکاری برای تأثیرات مختلف در حوزه یهودیت به حساب آورد. این پژوهش که با شیوه توصیفی-تحلیلى نگارش یافته به واکاوى دیدگاههایابنسینا و ابنرشد درباره خ...
متن کاملتمایز وجود از ماهیت در فلسفه ابن سینا و تأثیر آن بر فلسفه قرون وسطای مسیحی
یکی از عوامل تأثیرگذار در تحول فلسفه یونانی و به ویژه الهیات فلسفی در قرون وسطی ، طرح مباحث جدید در هستی شناسی از جانب حکمای اسلامی از جمله ابن سینا بوده است . مسئله تمایز وجود از ماهیت و به تبع آن تقسیم موجودات به ممکن و واجب و اعتقاد به عینیت و حقیقت برای وجود و وجود محض دانستن خدا ، سبب تغییرات ساختاری در فلسفه یونانی گردید و مباحث جدیدی را وارد الهیات فلسفی نمود که هم به بسط و تکمیل فلسفه م...
متن کاملفاعل و منشاء سِحر از منظر ابن سینا و ملاصدرا و فلاسفه پیرو مکتب صدرا
نفس انسان با جهان خارج در تعامل است و بر آن تاثیر می گذارد و هرچه نفس قویترشود، دایره تأثیر آن بر جهان بیرون توسعه و گسترش می یابد . همین نکته مبنای اصلی تحلیل ما در بحث منشاء سحر بشمار می آید.براین اساس سوال اصلی تحقیق اینست که دیدگاه ابن سینا و مکتب صدرا درباره منشاء سِحر چیست؟ البته علاوه براین از آموزه های دینی نیز برای حل مساله مدد خواهیم گرفت تا اینکه به پاسخ علمی و تحقیقی منشاء و ما...
متن کاملدیدگاه ابن رشد درباره نقش عقل در فهم دین و تأثیر این دیدگاه بر توماس آکویناس
ابوالولید محمدبن احمدبن رشد معروف به ابنرشد یکی از معروف ترین مفسران آثار ارسطو در اندلس قرون وسطی می باشد. وی بر خلاف برخی اندیشمندان مسلمان که خردورزی در متون دینی را نادرست میدانستند، به دلایلی از آیات و روایات توجه می دهد که نه تنها خردورزی در متون دینی نادرست نیست بلکه از نگاه دین ضروری است. از سویی دیگر، توماس آکویناس در حوزه مسیحیت با ارائه ی مبانی مختلف، به خردورزی در متون دینی ...
متن کاملتمایز وجود از ماهیت در فلسفه ابن سینا و تأثیر آنبر فلسفه قرون وسطای مسیحی
یکی از عوامل تأثیرگذار در تحول فلسفه یونانی و به ویژه الهیات فلسفی در قرون وسطی ، طرح مباحث جدید در هستی شناسی از جانب حکمای اسلامی از جمله ابن سینا بوده است . مسئله تمایز وجود از ماهیت و به تبع آن تقسیم موجودات به ممکن و واجب و اعتقاد به عینیت و حقیقت برای وجود و وجود محض دانستن خدا ، سبب تغییرات ساختاری در فلسفه یونانی گردید و مباحث جدیدی را وارد الهیات فلسفی نمود که هم به بسط و تکمیل فلسفه م...
متن کاملمنابع من
با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید
ذخیره در منابع من قبلا به منابع من ذحیره شده{@ msg_add @}
نوع سند: پایان نامه
وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی
کلمات کلیدی
میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com
copyright © 2015-2023